شیر کوچولو در باغ وحش به دنیا آمده بود. پشت میله های قفسی آهنی که از اول تا آخر آن فقط ده قدم بود. شیر کوچولو هر روز شیر مادرش را می خورد، با دُم او بازی می کرد، از سر و کولش بالا می رفت.
بازی های نمایشی این مجموعه تلفیقی است از «بازی، شعر، نمایش» که با الهام از ترانه های موجود در ادبیات عامیانه سروده شده اند و همگی به نوعی با طبیعت در ارتباط اند.
امروز تمام کشورها موضوع پدافند غیرعامل را بسیار جدی تلقی می کنند و هر روز بر میزان دانش این نوع آمادگی دفاعی افزوده می شود.
مجموعه سخن دوست دریچه ای است به دنیای ایمان، خرد و دانایی.
آن شب، اصطبل دل گیر بود. دل اسب چران گرفته بود. هوای تازه می خواست. کسی را می خواست که با او حرف بزند.
دو سپاه ایران و توران در جلگه ی دژ سپید، رو در روی هم می شوند. رستم، این سوی میدان، پهلوان نوجوان تور، آن سو...
دخترک پری سفید و پری آبی در دست داشت. می رفت، می رفت و به آسمان خیره بود و در جست و جوی کبوتر سفید بود.
نوشته که دیگر ناامید شده بود با چشم های گریان به قد و بالای نقطه ها نگاهی کرد و گفت:«نه ... دیگر کار من تمام شده و از شما هم کاری بر نمی آید.»
روزی در یک جنگل بزرگ چیز گردی پیدا شد... و بعد یک دفعه صدا کرد و شکست ترق!!! و یک جوجه با دهن باز افتاد بیرون...
خیلی خوش اخلاق است آقای تابستان با بقچه سبزش برگشته او الان
برای تهیه تولیدات کانون ، با مرکز فروش و اشتراک کانون تماس بگیرید.
نشانی : تهران - خیابان حجاب - مرکز آفرینش های کانون - واحد فروش و اشتراک
تلفن : ۸۸۹۷۱۳۹۶
