
بچه ی همه
• تولید شده در سال ۱۳۸۹ • Category: داستان, گروه سنی بروزی در یک جنگل بزرگ چیز گردی پیدا شد... و بعد یک دفعه صدا کرد و شکست ترق!!! و یک جوجه با دهن باز افتاد بیرون...
روزی در یک جنگل بزرگ چیز گردی پیدا شد... و بعد یک دفعه صدا کرد و شکست ترق!!! و یک جوجه با دهن باز افتاد بیرون...
چوپان پیر به چهره تک تک بچه ها نگاه کرد و گفت:«بچه های من! اگر روزی ماه مال شما بود، با آن چه می کردید؟» بچه ها به فکر فرو رفتند. راستی اگر ماه زیبا و تابان مال آنها بود، با آن چه کار می کردند؟
روباه داستان ما كه خيلي عاشق ماه بود يك شب تصميم مي گيرد كه بالاي كوه رفته و ماه را از آسمان بردارد و به لانه خود ببرد. ديگران هم آنقدر خوابشان سنگين بود كه نفهميدند جاي ماه در آسمان خالي است. اما ماه در لانه روباه هرشب بزرگ و بزرگتر مي شد تا اينكه ... . نقاشيهاي زيباي كتاب نيز داستان را به زبان تصوير بيان كرده است.